به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ناتو، پیمان اتلانتیک شمالی، در سال ۱۹۴۹ به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهدید گسترش شوروی سابق در اروپا تشکیل شد. این سازمان با 30 عضو در هسته خود به عنوان یک پیمان امنیت جمعی با هدف ارائه دفاع متقابل از طریق ابزارهای نظامی و سیاسی در صورت تهدید یک کشور عضو توسط یک کشور خارجی عمل میکند. با افزایش تمایل اوکراین به عضویت در ناتو، تصور پیوستن این کشور به ناتو به عنوان بخشی از شوروی سابق و هم مرز با روسیه و اتحادیه اروپا ، یک هشدار امنیتی برای روسیه تلقی می شود زیرا که از نظر استراتژیک، روسیه اوکراین را حیاط خلوت خود میداند. ضمن اینکه تعداد زیادی از شهروندان اوکراین از اقوام روسیهای هستند و پیوند فرهنگی و اجتماعی نزدیکی با کشور روسیه دارند. ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، معتقد است که قدرتهای غربی از متحدان خود برای محاصره روسیه استفاده میکنند و خواهان آن است که ناتو فعالیتهای نظامی خود در اروپای شرقی را متوقف سازد. با توجه به تحولات سال های اخیر، اوکراین به طور فزاینده ای به یک کشور هوادار غرب تبدیل شده که این مسئله خشم روسیه را برانگیخته است. حرکت اوکراین به سمت بلوک غرب موجب شده روسیه احساس کند که به هویت ملی و تاریخی این کشور خیانت شده است.
بر این اساس، گسترش ناتو به شرق اهداف ویژه امنیتی، سیاسی و ژئوپلیتیکیای در درازمدت، پیگیری میشود. برخی از محققان بر این باورند که گسترش ناتو به شرق و تغییر و گسترش محدوده جغرافیایی- امنیتی آن در جهت یکه تازی آمریکا در جهان پس از فروپاشی نظام دو قطبی، قابل تحلیل است و گروه دیگر نیز گسترش ناتو را در راستای گسترش فرهنگ غربی با هدف کمرنگ شدن و فروپاشی تمدن شرقی موجود در این منطقه میدانند. در ورای این نگرشها، گروهی هدف آمریکا و کشورهای غربی را محدود کردن نقش کشورهای آسیایی، به ویژه چین در نظام نوین جهانی قلمداد می کنند. نمود این دیدگاه را می توان در بیانیه نشست اخیر سران ناتو در 14 ژوئن 2021، مشاهده کرد که رهبران عضو پیمان ناتو صراحتا اعلام کردند، روسیه همچنان ارزش ها و اصولی را که ناتو به آن پایبند است و نیز تعهدات بین المللی خود را نقض می کند و چین نیز با رفتار خود «یک چالش سیستماتیک برای نظم بین المللی مبتنی بر قواعد» محسوب می شود.
درک این تهدید مشترک چین و روسیه را به سوی ایجاد یک اتحاد استراتژیک سوق داده است. اولین نشانه شکوفایی اتحاد چین و روسیه در بحران کریمه سال ۲۰۱۴ اوکراین به زمانی بازمی گردد که چین در بحبوحه انزوای بین المللی به روسیه حمایتهای اقتصادی و سیاسی ارائه کرد. چین سالها بزرگترین شریک تجاری روسیه بوده است و تجارت دو جانبه آنها در سال 2021 به بالاترین میزان خود یعنی ۱۴۷ میلیارد دلار رسیده است. همچنین دو کشور در سال گذشته همزمان با افزایش مانورهای نظامی مشترک، نقشه راه مشترکی برای روابط نظامی نزدیکتر تدارک دیدهاند. در گام بعدی، بیانیه مشترک چین و روسیه در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی پکن در 4 فوریه 2022 نقطه عطفی در ایجاد اتحاد استراتژیک دو کشور تلقی می شود. در این بیانیه چین و روسیه اعلام کردند که «عمیقا نگران» چالشهای جدی در تأمین امنیت بینالمللی هستند و از ناتو خواسته شده تا «رویکردهای ایدئولوژیک دوران جنگ سرد را کنار گذاشته و به حاکمیت ملی، امنیت و مصالح دیگر کشورها احترام بگذارد». شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه اعلام کرده اند «هیچ محدودیتی» برای روابط روسیه و چین وجود ندارد.
پکن و مسکو استدلال می کنند که نظم جهانی کنونی با تلاش آمریکا برای تحمیل ایده های غربی در مورد دموکراسی و حقوق بشر بر سایر کشورهاست که در صورت لزوم از طریق مداخله نظامی، پیگیری می شود؛ بنابراین برای روسیه و چین، ایجاد نظم نوین جهانی صرفا موضوع قدرت صرف نیست بلکه نبرد دو تفکر نظام لیبرال دموکراسی و الگوی غیر لیبرالی (شرقی) است که با وقوع بحران اوکراین 2022 این مبارزه بر سر نظم جهانی آینده شکل جدی تری به خود گرفته است. موضع گیری و رویکرد چین به عنوان یک قدرت نوظهور شرقی نقش تعیین کننده ای در روند و نتایج بحران اوکراین خواهد داشت. مواضع پکن بر دو اصل استوار است. پکن از یک سو، گسترش ناتو را به دلیل ایجاد بحران مقصر میداند و موضع مخالف کشورهای غربی اتخاذ کرده است و غرب را به «ریختن نفت بر روی شعله» متهم می کند که پوتین، رئیسجمهور روسیه را مجبور به اقدام نظامی علیه کییف کرد. چین معتقد است پیرو دور پنجم متوالی گسترش شرقی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، تقاضاهای مشروع روسیه درباره امنیت باید جدی گرفته شود و با راه های درست حل شود.
ژیوو گو، مدیر مرکز مطالعات جهانی در دانشگاه آلمان در این باره می گوید: «چین معتقد است که علت اصلی این جنگ شکست طولانی مدت ایالات متحده در احترام به امنیت روسیه بوده است. از این نظر، چین این جنگ را دفاع از روسیه میداند، بنابراین طبیعتا آن را تهاجم توصیف نمیکند». همچنین روزنامه های چینی به طور یکسان به موضع دولت در قبال جنگ پایبند بوده و ایالات متحده را به تحریک روسیه از طریق مفتوح نگاه داشتن احتمال پیوستن اوکراین به ناتو متهم می کنند. ازسوی دیگر چین تمامی طرفین را به تلاش های دیپلماتیک برای رسیدن به توافقی صلح طلبانه در بحران اوکراین تشویق می نماید. پکن معتقد است مسئله اوکراین در زمینه پیچیده تاریخی پیش رفته است. اوکراین به جای تبدیل شدن به جبهه جنگ برای رویارویی کشورهای مهم دنیا باید پل ارتباطی شرق و غرب باشد. تمامی طرفین برای جلوگیری از شرایط رو به وخامت در اوکراین و یا از کنترل خارج شدن شرایط، خویشتن داری نشان دهند. جان افراد غیرنظامی و اموال شان باید به شکل موثری حفاظت شود و به ویژه از بحران انسانی جلوگیری شود. با این رویکرد، در 25 فوریه 2022، چین با شرکت نمایندگان در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تهاجم روسیه به اوکراین، از رای گیری سازمان ملل خودداری کرد..
در صورت تشدید بحران نیز که منجر به اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه شود، کارشناسان متعقدند چین احتمالا همانند قبل به کمک اقتصادی روسیه خواهد رفت.
درک مشترک چین و روسیه از تهدیدات بین المللی و منطقه ای غرب دو کشور را در یک هم پیوندی استراتژیک قرار داده است. آنها عزم مشترکی برای ایجاد یک نظم جهانی جدید، سازگار با منافع روسیه و چین را پایه گذاری کرده اند. دو کشور معتقدند که ترتیبات فعلی به آمریکا قدرت زیادی می دهد - و مصمم هستند که آن را تغییر دهند. کریس میلر، استادیار تاریخ بین الملل دانشگاه تافتس میگوید: «پکن و مسکو علاقه مشترکی برای عقب راندن ایالات متحده و اروپا و به دست آوردن نقش بزرگتری برای خودشان در سیاست بین الملل دارند.»
البته تفاوت هایی بین رویکرد مسکو و پکن وجود دارد. روسیه در حال حاضر بیشتر از چین مایل به پذیرش خطرات نظامی است اما ممکن است اهداف نهایی آن محدودتر باشد. اما در حالی که روسیه آرزوی تبدیل شدن به یکی از قدرت های بزرگ جهان را دارد، به نظر می رسد چین در فکر جانشینی ایالات متحده به عنوان قدرت برتر جهان است. اما نکتهی مهم این است که هر دو کشور به وضوح شکایات مشابهی در مورد نظم جهانی فعلی دارند و روابط پرتنشی با غرب را تجربه می کنند. این میتواند یک الزام ژئوپلیتیکی کلیدی نظیر ظهور یک هژمون (یا اتحاد هژمونها) در اوراسیا که میتواند موقعیت جهانی ایالات متحده را به چالش بکشد را ایجاد کند. با این حال، حتی در بهترین سناریو –پایان جنگ در اوکراین و دستیابی به نوعی تفاهم دیپلماتیک- بن بست طولانی مدت بین مسکو و غرب و همچنین خطرات مرتبط با آن می تواند مقیاس و عمق روابط روسیه با چین را در درازمدت تغییر دهد که نقطه عطفی از یک تغییر عمیق در نظم بین المللی محسوب می گردد.
گزارش تحلیلی از بهار اخوان - دکترای روابط بین الملل